سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش نگاه داشته شده، مانند چراغ سرپوشیده است . [امام صادق علیه السلام]
آموزشی - مذهبی
درباره



آموزشی - مذهبی


حمید امامی راد
سلام به اهل دلی که بی ریا و با صفاست.قلب پر از محبتش همیشه به یاد خداست.دور از وجودتان هر چه درد و بلاست. مطالب وبلاگ ترکیبی از مسائل مذهبی و آموزشی (اکثرا آموزش ابتدایی) می باشد. امید است مورد توجه قرار گیرد. ملتمس دعای خیر دوستان هسنم.
لینک‌های روزانه

مراقب باشید! شیطان در بند نیست

 


 

موضوع این مقاله روایت مشهوری است که در ماه رمضان بر منابر گفته می شود و شنوندگان آن را دهان به دهان به یکدیگر منتقل می کنند که: «در ماه رمضان، شیاطین در غل و زنجیرند و بندگان خدا از شرشان در امان» همین امر سبب می شود تا بندگان خوب خدا در این ماه خدا با خیالی راحت از وسوسه های شیاطین به عبادت خدا مشغول باشند و با خاطری جمع از دست اغواگری های او با خدا مناجات کنند و در فرصت پیش آمده سریعتر بهشت خود را آباد سازند.

 


 

شیطان

سوالی که ما در پی پاسخ آنیم این است که آیا به راستی شیطان و شیاطین، یک ماه در بند به سر برده و شرشان از سر آدمی کوتاه می شود؟ برای پاسخ به این سوال مهم، ابتدا لازم است به سراغ اصل روایت رفته و کوشش کنیم تا به دقت آنها را معنا کنیم. بعد معنای به دست آمده را با محکمات قرآنی بسنجیم تا بتوانیم به پاسخی قابل قبول، دست پیدا کنیم.

عبارتی که در آغاز نقل کردیم، ترجمه ای مشهور از روایاتی با مضامین نزدیک به هم است که دو تعبیر آن را در زیر ذکر می کنیم:

1. امام رضا علیه السلام از طریق اجداد طاهرینش از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می کند که: «فِی أَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ تُغَلُّ الْمَرَدَةُ مِنَ الشَّیَاطِینِ»(1)

2. امام صادق علیه السلام فرمود: «إِنَّ أَبْوَابَ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ فِی رَمَضَانَ وَ تُصَفَّدُ الشَّیَاطِینُ»(2)

برای ترجمه این دو روایت ابتدا باید معنای دقیق چند کلمه روشن شود:

«تُغَلُّ» از ماده غُلّ است و آن وسیله ایست مخصوص که با قراردادن اعضاء بدن مانند دست، پا یا گردن در میان آن انسان را به بند می کشند(3) بی شک این کار برای آن است که فرد در بند، امکان فعالیت و قدرت مانور نداشته باشد.

«تُصَفَّدُ» از ماده صفد است که معنایش بستن و به بند کشیدن است(4) و چون به باب تفعیل رفته است معنایش شدیدتر شده است.(5) پس معنای تصفید که مصدر «تُصَفَّدُ» است به شدت بستن به وسیله ای مانند طناب یا همان غُلّ خواهد بود.(6)

عمده فعالیت شیاطین اعم از انسی و جنّی در دو حوزه علمی و عملی است. آنها یا القاء شبهه علمی می کنند(11) و یا دعوت به گناه عملی.(12) اگر معنای روایت همان باشد که مشهور است لازمه اش این است که در ماه رمضان نه برای کسی شبهه علمی پیش آید و نه کسی دعوت به گناه عملی شود؛ در حالی که واقعیت بیرونی خلاف این است و به وضوح مشاهده می شود که بازار این دو انحراف، تعطیل بردار نیست؛ حتی به شکل مقطعی

«الْمَرَدَةُ» جمع مارد است که وقتی با شیطان به کار می رود، منظور شیاطین انس و جنّی هستند که از خیرات و نیکی ها بی بهره و دورند.(7)

بنابراین می توان گفت، همان معنای مشهوری که در ابتدا برای این روایات نقل کردیم چندان خلاف واقع نیست و به نظر معنای درستی می آید؛ اما این معنا با اینکه از پشتیبانی لغوی خوبی برخوردار است ولی اشکالات مهمی را در پی دارد که ما را نسبت به این ترجمه و معنای دریافتی بی اعتماد می کند.

 

دو اشکال به معنای مشهور یا همان معنای لغوی:

1. بر اساس آیات قرآن، شیطان از خدا مهلت گرفت تا مردم را گمراه کند و خداوند متعال هم برای امتحان بندگانش به او چنین فرصتی را داد.(8) از ظاهر آیات چنین فهمیده می شود که او تمام دوازده ماه سال، فعال است و قیدی برای ماه رمضان او به چشم نمی خورد. اگر هم قیدی به نام وقت معلوم(9) دارد کسی از مفسرین شیعه و سنی آن را به ماه رمضان تفسیر نکرده و یا ماه رمضان را مصداقی برای آن در نظر نگرفته است.(10)

2. عمده فعالیت شیاطین اعم از انسی و جنّی در دو حوزه علمی و عملی است. آنها یا القاء شبهه علمی می کنند(11) و یا دعوت به گناه عملی.(12) اگر معنای روایت همان باشد که مشهور است لازمه اش این است که در ماه رمضان نه برای کسی شبهه علمی پیش آید و نه کسی دعوت به گناه عملی شود؛ در حالی که واقعیت بیرونی خلاف این است و به وضوح مشاهده می شود که بازار این دو انحراف، تعطیل بردار نیست؛ حتی به شکل مقطعی.

گویا همین اشکالات جدی سبب شده تا سید بن طاووس(ره) دست به قلم شده و چندین معنا و توجیه برای این روایت بنویسد و از آن دفاع کند.(13)

فهمیده می شود که مراد معنای کنایی این تعابیر است. بسته بودن دست کنایه از بخل است و باز بودن آن کنایه از جود و بخشش(14) یعنی همان تعبیری که بین ما نیز رایج است

به نظر می رسد اگر ما همانگونه که آیات 64 سوره مائده و 29 سوره اسراء  را معنا می کنیم این روایات را معنا کنیم اشکالات وارده همگی برطرف شده و روایت آن معنای واقعی و بی اشکال خود را پیدا می کند.

آیه 64 سوره مائده: یهودیان می گفتند: «یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ » که خداوند جواب می دهد «بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ». اگر خواسته باشیم این آیات را ترجمه لغوی کنیم معنا چنین می شود: یهودیان می گفتند دستان خدا در غل و زنجیر است؛ آنگاه خدا پاسخ می دهد که نه! دستان خدا باز است و در غل و زنجیر نیست؛ اما نه آنها چنین گفتند و نه خدا چنان پاسخ داد بلکه به قرینه «یُنفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ؛ هر گونه که مشیت او اقتضا کند انفاق می کند» فهمیده می شود که مراد معنای کنایی این تعابیر است. بسته بودن دست کنایه از بخل است و باز بودن آن کنایه از جود و بخشش(14) یعنی همان تعبیری که بین ما نیز رایج است.

در ماه رمضان دست و بال شیاطین برای القاء شبهه یا دعوت به گناه بسته است .

و این به دلیل فضای حاکم بر زندگی روزه داران است که دین با دستوراتی که داده عملا دست و بال شیاطین را بسته است. کسی که ساعتها چیزی نمی خورد و نمی آشامد و مجاز به ارضاء غریزه جنسی نیست و نیز مراقب است تا به مقدار ممکن گناهی از او سر نزند و در ضمن سحری دارد و خلوتی با خدا ؛ به نماز اول وقت اهتمام دارد و قرائت قرآن وارد برنامه روزانه او شده است عملا کاری که کرده که شیطان نتواند به او راه یابد و این همان معنای کنایه ای دست بسته بودنی است که روایت به آن اشاره دارد

شبیه همین معنای کنایی را می توان در آیه 29 سوره اسراء نیز مشاهده کرد؛ آنجا که خداوند به پیامبرش صلی الله علیه و آله می فرماید: «وَ لَا تجَْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلىَ‏ عُنُقِکَ وَ لَا تَبْسُطْهَا کلُ‏َّ الْبَسْطِ » قطعا مراد بستن دست به گردن با وسیله ای به نام غُل نیست؛ بلکه منظور همان معنای کنایی در عرف است که می گویند ناخن خشک یا دست بسته نباش و در مقابل وقتی می گوییم دست و دل باز باش؛ بی شک منظورمان باز بودن دست از غل و زنجیر نیست.

 

معنای کنایه ای این روایات

حال اگر ما آن روایات را نظیر این آیات معنای کنایه ای کنیم ترجمه آنها چنین می شود: در ماه رمضان دست و بال شیاطین برای القاء شبهه یا دعوت به گناه بسته است.

و این به دلیل فضای حاکم بر زندگی روزه داران است که دین با دستوراتی که داده عملا دست و بال شیاطین را بسته است. کسی که ساعتها چیزی نمی خورد و نمی آشامد و مجاز به ارضاء غریزه جنسی نیست و نیز مراقب است تا به مقدار ممکن گناهی از او سر نزند و در ضمن سحری دارد و خلوتی با خدا ؛ به نماز اول وقت اهتمام دارد و قرائت قرآن وارد برنامه روزانه او شده است عملا کاری کرده که شیطان نتواند به او راه یابد و این همان معنای کنایه ای دست بسته بودنی است که روایت به آن اشاره دارد.

این حالت شبیه و یا نزدیک به همان حالتی است که برای مخلَصین رخ می دهد؛ البته با این تفاوت که شیاطین در مقابل آنها همیشه دست بسته اند و نمی توانند کاری از پیش برند.(15)

نتیجه ای مهم: هر چه روزه دار بیشتر جانب تقوا را رعایت کند و خود را به بندگان مخلَص خدا شبیه تر کند، دست و بال شیاطین در مقابل او بسته تر خواهد بود و برعکس هر کس نسبت به گناهان بی تقواتر باشد دست و بال شیاطین برای شکار او بازتر خواهد بود.

اگر ما روایت را چنین معنا کنیم هم آن اشکالات را پاسخ داده و هم معنایی به دست آمده که با روایاتی نظیر«إِنَّ الصَّوْمَ جُنَّةٌ»(16) کاملا هماهنگ است.

 

خلاصه

بر اساس آیات قرآن، دست شیطان و شیاطین تا روزی که مهلت شیطنت آنها تمام شود همواره باز است و هیچگاه بسته نخواهد شد؛ بنابراین روایات «در غل و زنجیر بودن شیطان» را باید به صورت کنایه ای معنا کرد و چنین گفت: در ماه رمضان بندگان مومن خدا با گاردی که در برابر شیاطین می گیرند عملا دست و بال آنها را بسته و اجازه شیطنت به آنها نمی دهند. حال هر کس که روزه داری یا همان گاردش محکمتر باشد دست شیاطین را محکمتر بسته است و اما کسانی که کاری به این ماه ندارند و در بی دینی خود غوطه ورند هر چند خود از شیاطینند؛ اما بدانند که دستان شیاطین به روی آنها باز باز است.

 

پی نوشت:

(1)      عیون أخبار الرضا علیه السلام  ج‏2 ص 71 

(2)      الکافی ج4 ص156

(3)      المفردات ص 610 : فَالْغُلُّ مختصّ بما یقیّد به فیجعل الأعضاء وسطه و جمعه أَغْلَالٌ، و غُلَّ فلان: قیّد به. قال تعالى: خُذُوهُ فَغُلُّوهُ‏ [الحاقة/ 30]

(4)      مجمع البحرین، ج‏3 ص 8 : صفده یصفده صفدا أی شده و أوثقه

(5)      المعجم الوسیط ص516 : (صَفَّدَهُ) : مبالغة فی صَفَدَهُ

(6)      التحقیق ج‏6 ص 249

(7)      المفردات ص764: المارد و المَرِید من شیاطین الجنّ و الإنس: المتعرّی من الخیرات

(8)      آیات 14-15 سوره اعراف و آیات 36-37 سوره حجر و نیز آیات 79-80 سوره ص

(9)      آیات 38 سوره حجر و 81 سوره ص

(10)   خلاصه سخن در تفسیر" روز وقت معلوم" این است که آن روز، روز سرآمد مهلت ابلیس است و روز اصلاح آسمانى بشر. در آن روز، ریشه فساد به کلى کنده مى‏شود و جز خدا کسى پرستش نمى‏گردد. ر. ک به المیزان ج12 ص161. با این تفسیر قطعا وقت معلوم، ماه رمضان هر سال نخواهد بود.

(11)   آیه 121 سوره انعام

(12)   آیه 22 سوره ابراهیم ع

(13)   اقبال الاعمال ص21-22

(14)   مجمع البیان ج3 ص340

(15)   آیه 40 سوره حجر

(16)   روزه سپر [انسان در برابر گناهی است که باطنش آتش] است. الکافی ج4 ص63

اخذ: تبیان

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید امامی راد 90/6/5:: 11:34 صبح     |     () نظر